Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- در دنیای تجارت و سرمایه‌گذاری‌های بزرگ، نام یک ایرانی‌تبار در چند هفته اخیر به شکل قابل ملاحظه‌ای برجسته شده‌است: پژمان نوزاد؛ یک جوان عشق فوتبال اهل تهران‌پارس که حالا به یک نام آشنا در سرمایه‌گذاری‌های چند صد میلیون دلاری در فناوری‌های جدید تبدیل شده است.

به گزارش بی بی سی، پژمان نوزاد در فهرست سال ۲۰۲۳ مجله معتبر «فوربز» از سرمایه‌گذاران شرکت‌های نوظهور و آینده‌دار بعدی در دنیای تکنولوژی، به عنوان نفر اول انتخاب شده است؛ فهرستی که به نام «میداس سید» در کنار فهرست معروف «میداس» منتشر می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فوربز همه ساله کلیه داده‌های مربوط به سرمایه‌گذاری شرکت‌های فن‌آوری را جمع‌آوری می‌کند و بر اساس عملکرد این شرکت‌ها، ارزش سرمایه‌گذاری‌هایشان را ارزیابی می‌کند. اگر قرار بود این رقابت با یک رشته ورزشی مقایسه شود بیشتر شبیه یک مسابقه دوی ۱۰۰متر است تا ژیمناستیک. به این معنی که ارزشگذاری فقط بر اساس داده‌هاست و نه استنباط کارشناسان. رای دادنی در کار نیست.

ایالت کالیفرنیا در آمریکا از دیرباز یکی از مقصد‌های اصلی جویندگان طلا بوده است. بسیاری از آن‌هایی که به دنبال طلا به این ایالت آمدند، هرگز رنگ طلای وعده داده شده را ندیدند. اما کوچ دسته جمعی این مهاجران باعث شد تا زندگی در این منطقه رونق بگیرد و حالا این ایالت، یکی از بزرگترین قطب‌های اقتصادی نه تنها آمریکا که جهان است.

امروزه این داستان به نوع دیگری تکرار می‌شود و شاید نام گذاری فهرست موفق‌ترین سرمایه‌گذاران حوزه فناوری به «میداس» توسط مجله فوربز بی‌مسما نباشد. میداس خدای یونانی بود که به هر آنچه دست می‌زد تبدیل به طلا می‌شد؛ طلایی که امروزه شاید همان سرمایه گذاری دقیق و به لحظه در فناوری شرکت‌های نوظهور باشد.

تجارتی که پژمان نوزاد در آن یکی از بهترین‌های جهان شناخته شده است، نه فقط به خاطر گنجانده شدن در فهرستی که مثل اسکار فن‌آوری است، بلکه به دلیل مهارتی است که او در عمل آن را اثبات کرده است.

امروز در کارنامه پژمان نوزاد سرمایه گذاری اولیه برای شروع تعدادی از مهمترین شرکت‌های حوزه تکنولوژی در دو دهه گذشته ثبت شده است. مجموع ارزش این شرکت‌ها به بالای ۵۰ میلیارد دلار می‌رسد.

او ماجرای آمدنش به آمریکا را همیشه با اشتیاق تعریف می‌کند. بعد از این که برادرش بار‌ها موفق نشده بود ویزای آمریکا را بگیرد، در یکی از تلاش‌ها پژمان را با خودش به سفارت آمریکا در آلمان می‌برد که در همان زمان مصاحبه پژمان موفق می‌شود که ویزای آمریکا را بگیرد و راهی سرزمین رویاهایش بشود.

اول ورودش به آمریکا روزگار سختی را می‌گذراند، چون پول زیادی در بساط نداشت و به دنبال این بود که از جایی بتواند شروع کند. اینجا بود که شناخت و ارتباط با فوتبالی‌ها به کمک این مهاجر نوجوان آمد.

پژمان که زمانی توپ جمع‌کن استادیوم امجدیه - شیرودی - در تهران بود، از بچگی عاشق فوتبال بود و حتی در سال‌های آخری که در ایران زندگی می‌کرد، یک برنامه رادیویی در مورد فوتبال اجرا می‌کرد. او چند سالی هم به عنوان خبرنگار ورزشی در روزنامه‌های ابرار ورزشی و دانش ورزش کار کرده بود.

پژمان نوزاد حتی مدتی برای تیم جوانان استقلال توپ زد و دو بار هم با این تیم قهرمان باشگاه‌های تهران در این رده شد. او سه دوره جام جهانی فوتبال را به عنوان خبرنگار پوشش داده و از جمله اولین‌هایی بود که مطالب فنی و تاکتیکی را به فضای روزنامه‌های ورزشی در ایران بود.

با این گذشته سراسر فوتبالی، پژمان اگر جای دیگری شانس نیاورده بود اینجا را شانس آورد. آنچه در کالیفرنیا کم نبود ایرانی فوتبالدوست بود. یکی از آن‌ها اصغر شرفی مربی سابق تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین که در پالو آلتو کارواش داشت. پژمان نوزاد که یکی از اولین شغل‌هایش را شروع کرد با خنده یادی از آن می‌کند و می‌گوید: «ادعا می‌کنم که تا همین امروز هیچ‌کس در کالیفرنیا بهتر از من ماشین نمی‌شورد.»

پژمان (نفر اول ایستاده از چپ) برای مدتی در تیم فوتبال جونان استقلال در کنار بازیکنانی مانند محسن گروسی و فرشاد فلاحت‌زاده بازی کرد

بعد از کارواش، مدتی را در یک سوپرمارکت کار می‌کرد، بدون اینکه جای خواب ثابت و درستی داشته باشد. تا این که موفق شد در یک فرش‌فروشی کار پیدا کند. پژمان که فروشنده فوق‌العاده‌ای بود، به این ترتیب با ایرانی‌های موفق کالیفرنیا آشنا شد.

او را به مهمانی‌های مجلل دعوت می‌کردند؛ هم برای اینکه فرش‌های جدیدی را که دستش آمده بود، به آن‌ها نشان بدهد و هم به خاطر شخصیت جالبش. اینجا بود که پژمان نوزاد متوجه شد پولدار‌های دور و بر سان‌فرانسیسکو علاوه بر خریدن فرش ایرانی وآنتیک دوست دارند در حوزه فناوری و تکنولوژی هم سرمایه گذاری کنند.

او کارفرمای خودش را قانع کرد که باید در این زمینه سرمایه‌گذاری کنند و آن‌ها هم به او اعتماد کردند.

پژمان که در قسمت فنی سررشته‌ای نداشت، تجارت جدید را خوب شروع نکرد. سرمایه گذاری‌های اولیه نتیجه ندادند، ولی برایش تجربه به همراه داشتند. او که به قول خودش یک خط برنامه‌نویسی کامپیوتر بلد نیست می‌گوید: «سعی کنید برای آرزو‌های خود سقفی نداشته باشید.»

تبحر پژمان نوزاد در شناسایی استعداد‌ها بود. به جای اینکه تمرکزش را بر روی محصول بگذارد، سعی کرد توانایی‌های آن فرد را شناسایی کند. آرام آرام روند کار او تغییر کرد و کار‌ها روی غلتک افتاد، تا جایی که الان نام او به عنوان بهترین سرمایه‌گذار از پایه روی شرکت‌های تکنولوژی در آمریکا مطرح است.

در طول تمام این سال‌ها، اما آنچه در پژمان نوزاد بچه تهرانپارس تا غول فناوری سیلیکون، ولی ثابت مانده عشقش به فوتبال است. پژمان هنوز فوتبال ایران را به دقت دنبال می‌کند و سعی می‌کند شرکای تجاری‌اش را هم آلوده این عشق کند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سرمایه گذاری پژمان نوزاد شرکت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۴۷۵۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل زن مورد علاقه‌ جلوی چشمان مردم در شمال تهران

 به گزارش تابناک، 26 فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابان‌های شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

 مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما 19 ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.

 اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

 همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.

می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر 10 پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که 19 ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

منبع: حادثه 24

دیگر خبرها

  • دانشگاه کلمبیای آمریکا تبدیل به پادگان نظامی شد؛ ترامپ خوشحال شد
  • اختلال در سامانه بیمه سلامت بیماران را کلافه کرد
  • پشت‌پرده استعفای مقام‌های نظامی-اطلاعاتی صهیونیست‌ها
  • دانلود سریال افعی تهران قسمت ۹ نهم کامل
  • قتل زن مورد علاقه‌ جلوی چشمان مردم در شمال تهران
  • تلاش کشتی‌گیران غول پیکر برای درآوردن گریه نوزادان (عکس)
  • اختتامیه سومین جشنواره افتخار من
  • دانشگاه بنگاه اقتصادی نیست/ لزوم تولید دانش کاربردی برای تبدیل به سرمایه
  • خواننده خانم قبل از انقلاب، سریال پایتخت را توقیف کرد!
  • «طرح نفس» جان ۱۴ نوزاد کرمانشاهی را نجات داد